Wednesday, December 10, 2008

آنهايی که





 
 

انهایی که رفته اند هر روز ای میلشان را در حسرت نامه از ان هایی که مانده اند باز می کنند و از اینکه هیچ نامه ای ندارند کلافه می شوند.

انهایی که مانده اند هر روز…نه…یکروز در میان ای میلشان را چک می کنند و از اینکه نامه ای از انهایی که رفته اند ندارند کفرشان در میاید.

انهایی که رفته اند منتظرند انهایی که مانده اند برایشان نامه بنویسند .فکر می کنند که حالا که

 از جریان زندگی انهایی که مانده اند خارج شده اند انها باید  تصمیم بگیرند که هنوز می خواهند به ذوستیشان از دور ادامه بدهند یا نه.

انهایی که مانده اند منتظرند که انهایی که رفته اند برایشان نامه بنویسند .فکر می کنند شاید انهایی که رفته اند مدل زندگیشان را عوض کرده باشند و دیگر دوست نداشته باشند با انهایی که مانده اند معاشرت کنند.

انهایی که رفته اند همانطور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند تا تنهایی بخورند فکر می کنند انهایی که مانده اند الان دارند دور هم قورمه سبزی با برنج زعفرانی می خورند و جمعشان جمع است و می گویند و می خندند.

انهایی که مانده اند همان طور که دارند یک غذای سر دستی درست می کنند فکر می کنند انهایی که رفته اند الان دارند با دوستان جدیدشان گل می گویند و گل می شنوند و از ان غذاهایی می خورند که توی کتاب های آش پ‍زی عکسش هست.

انهایی که رفته اند فکر می کنند انهایی که مانده اند همه اش با هم بیرونند. کافی شا پ می روند .خرید می روند…با هم کیف دنیا را می کنند و انها را که ان گوشه دنیا تک افتاده اند فراموش کرده اند.

انهایی که مانده اند فکر می کنند انهایی که رفته اند همه اش بار و دیسکو می روند و خیلی بهشان خوش می گذرد و انها را که توی ان جهنم گیر افتاده اند فراموش کرده اند. .   

انهایی که رفته اند همانطور می نشینند  پ‍شت  پ‍نجره و زل می زنند به حیاط و فکر می کنند به اینکه وقتی برگردند کجا کار گیرشان میاید و ایا اصلا کار گیرشان میاید؟

انهایی که مانده اند فکر می کنند که انهایی که رفته اند حال کرده اند و حالا میایند جای انها را سر کار اشغال می کنند و انها از کار بیکار می شوند.

انهایی که مانده اند فکر می کنند انهایی که رفته اند حق ندارند هیچ اظهار نظری در هیچ موردی بکنند چون دارند انور حال می کنند و فورا یک قلم برمی دارند و اسم انوری ها را خط می زنند.

 انهایی که رفته اند هی با شوق بیانیه ها را امضا می کنند و می خواهند خودشان را به  جریان سیاسی کشوری که تویش نیستند بچسبانند.

 ان هایی که مانده اند  در حسرت بی بی سی بی سانسور کلافه می شوند.

انهایی که رفته اند هیچ سایت خبری را نمی خوانند.ربطی بهشان ندارد خبر کشور هایی که تویش هستند…

 انهایی که مانده اند می خواهند بروند.انهایی که رفته اند می خواهند بر گردند.

انهایی که مانده اند از ان طرف مدینه فاضله می سازند.

انهایی که رفته اند  به کشورشان  با حسرت فکر می کنند.

 

اما هم انهایی که رفته اند و هم انهایی که مانده اند در یک چیز مشترکند…

انهایی که رفته اند احساس تنهایی می کنند.انهایی که مانده اند هم احساس تنهایی می کنند.

 




 

 



 

1 comment:

  1. سلام و صد سلام.
    به به! چه خوب نوشتي!!!
    زندگيه ديگه. اصولا هم كه واقعيات تلخند.
    شاد باشي دوست من
    به چيزهاي خوب فكر كن.
    از تجربيات زندگي در شرايط جديد هم لطفا بنويس

    ReplyDelete