Sunday, April 25, 2010

شهزاده

شاعر : بیژن ترقی

يه شب تو خواب ، وقت سحر

شهزاده اي زرين كمر ،

نشسته بر اسب سپيد ،

ميومد از كوه و كمر .

مي رفت و آتش

به دلم مي زد نگاهش ...




كاشكي دلم رسوا بشه ،

دريا بشه اين دو چشم پر آبم ...

روزي كه بختم وا بشه ،

پيدا بشه اون كه اومد به خوابم ...

شهزاده روياي من ، شايد تويي

اون كس كه شب در خواب من آيد تويي تو ...

از خواب شيرين ناگه پريدم ،

او را نديدم ، ديگر كنارم به خدا ...

جانم رسيده از غصه بر لب ،

هر روز و هر شب ، در انتظارم به خدا ...

No comments:

Post a Comment